حقه‌های کثیف!

خواندن
3 دقیقه
-یکشنبه 1403/12/12 - 13:03
کد خبر14320
حقه‌های کثیف!

فلسفه تشکیل دادسرا و دادگاه ویژه روحانیت صیانت از جایگاه اجتماعی و پیشگیری از هتک حرمت روحانیت

 شیخ مجتبی لطفی

فلسفه تشکیل دادسرا و دادگاه ویژه روحانیت صیانت از جایگاه اجتماعی و پیشگیری از هتک حرمت روحانیت ذکر شده است. این نهاد با دستور آیت‌الله خمینی تشکیل شد و آئین نامه آن توسط رئیس دفتر آیت الله خامنه‌ای پس از تایید ایشان ابلاغ شد.
هماره رسیدگی به اتهامات سیاسی در این نهاد که در قانون اساسی نیامده، مورد نقاش بوده و هست. مشکل از آنجا تولد یافت که نوع دادستان‌های منصوب، امنیتی و از جناح همسو بودند مانند علی فلاحیان، محمد محمدی ری شهری و روح‌ الله حسینیان و... .

رسیدگی به اتهامات سیاسی سابقه خوبی در تاریخ ندارد زیرا طرف دعوا حاکمیت است. در این حوزه خاص در دادسرای روحانیت و در مرحله رسیدگی، بی‌اخلاقی و استفاده از حقه‌های کثیف در ایراد اتهامات جنسی و اخلاقی کم و بیش مواردی وجود داشت. واقف هستم که این ادعا تبعات امنیتی/ قضایی دارد و با این حال برای ثبت در تاریخ و به ویژه برای رسیدگی به این روش‌های استالینی به چند مورد اشاره می‌کنم:

در بازجوئی از فرزند یکی از مراجع تقلید که طلبه است؛ بازجو که توان شکستن وی را ندارد، اطلاع می‌دهد که موارد رابطه تو با خانمی که اعتراف کرده و فیلم آن موجود است روی میز است! البته با پاسخ کوبنده متهم و واکنش دوستانش در بیرون زندان، بازجو خلع سلاح می‌شود.

در شعبه چهارم دادیاری یکی از شهرها رئیس شعبه به روحانی محترمی که در کانال ۷۰ سالگی است می‌گوید تو برای دختربازی به آنتالیا(یا تایلند تردید از من) رفته‌ای! متهم می‌گوید در پاسپورت من مهر لبنان خورده! رئیس شعبه می‌گوید من براساس گزارش اداره اطلاعات می‌گویم. وقتی متهم بررسی می‌کند، اداره اطلاعات بازپرس را به دروغگویی متهم می‌کند!(گویا این رئیس شعبه ارتقا یافته و به دادگاه انقلاب منتقل شده)

در همین شهر استاد دانشگاهی روحانی با مدرک دکترای حقوق چنان در بازجوئی و بازپرسی متهم به عمل.... شده بود که سالهاست با قرص اعصاب گذران زندگی می‌کرد.  

مصداقی‌تر بگویم، بازجویی با نام مستعار سعیدی که دستیاری داشت به نام قاسمی پسر خواهر آقای... ؛ او در بازجوئی به من می‌گفت: تو آدم پاکی هستی اما می‌دانی الان فلانی که هم‌اکنون در سلول آن طرفی است زنش کجاست؟!(شرم بر شمایان!) بعد می‌گفت: او که در سلول کناری توست می‌دانی در بازرسی خانه‌اش ویسکی و وتکا(ودکا) داشته؟!(حیف شرافت!) هم او به یکی از دوستان نسبت شنیع... داده بود. روزی همان دوست درخواست می‌کند از سلول انفرادی منتقل شود. بازجو سعیدی می‌گوید: به بند عمومی که نمی‌شود منتقل شوی ولی یک نفر داریم که او را با هر کس در سلول انداختیم با او.... کرده است، حاضری بسم‌الله!(...)

(این بازجو مامور ویژه رسیدگی به پرونده برخی از شاگردان آیت‌الله منتظری بود!)

بد نیست عیب این بازجو را گفتیم از تدینش هم ذکری کنم. این بازجوی دادسرای صیانت از حرمت و هتک حرمت روحانیت، صبح که برای بازجویی می‌آمد وضو می‌گرفت، انگشتر عقیق به‌دست می‌کرد و با بسم الله الرحمن الرحیم با حالت خاص، انجام صیانت و پیشگیری از هتک حرمت روحانیت را آغاز می‌کرد. راستی! عطر خوشی هم می‌زد می‌گفت سوغات کربلاست!

یادآوری:
این‌که این قماش آدم در جای دیگر از جمله در بازجوئی از متهمان قتل‌های زنجیره‌ای و متهمان ترور دانشمندان هسته‌ای چه کردند، خود برادران بهتر از من می‌دانند!

چرا دل به دریا زده و این چند سطر را نوشتم؟! فقط خدا می‌داند و بس!

کمتر از یک دقیقه زمان بگذارید، ثبت‌نام کنید و نظرتان را زیر همین پست به اشتراک بگذارید.
پیام‌های توهین‌آمیز و یا حاوی دعوت به خشونت حذف خواهند شد.
ثبت نام
باید خواند