اکبرنژاد: اسلام مد نظر آقای مصباح، یک اسلام حداکثری بود.
۴۵ سال است نتیجهی این ریلگذاری را دیدهایم.همهی دولتها با ایدههای مختلف، در نهایت به بنبست خوردهاند.
امیدوارم مردم در دور دوم انتخابات شرکت نکنند.پاسخ منفی مردم به حکومت، زمانی ارزش پیدا خواهد کرد که در دور دوم تکرار شود.چه پزشکیان رئیس جمهور شود و چه جلیلی، سفرهی من و شما بزرگتر نخواهد شد.
اکبرنژاد: اگر نرخ مشارکت بیشتر از این بود، باید در سلامت ملت خودمان تردید میکردیم.
اکبرنژاد: ۴۵ سال است یک کشور بزرگ و متمدن را معطل قضیهی فلسطین کردهاید.
نسل فعلی با وجود تجربهی مدرنیته، دارد اشتباهی بزرگتر از اشتباه نسل پیشین میکند.ناکارآمدی دورهی پهلوی، مردم را به ستوه آورده بود.این قفس در ذهن ما ایجاد شده است که حتما باید سلطان بالای سرمان باشد.
مردم حق دارند اعتراضات خود را در حدود قانون اساسی ابراز کنند.مبارزهی خشن، هیچوقت به نفع ما تمام نشده است.برخی از نخبگان ما هنوز نفهمیدهاند که مردم چقدر اعتراض دارند.
مردم امروز انتظار دارند که مراجع تقلید، واکنش نشان بدهند.چطور ما برای این ظلمهایی که پیش میآید، عمامه زمین نمیزنیم؟!
اگر بنا بر ترسیدن از برخورد و زندان است، همان بهتر که این لباس را از تن دربیاوریم.
اصلاحطلبان و میل به مبارزه ندارند؛ به همین دلیل مردم رهبری آنها را قبول نمیکنند.اصلاحطلبان به قدرت عادت کردهاند. در صورت اصولگرا بودن رئیس جمهور، ناکارآمدی نظام زودتر عیان میشود.
نظام، ادعای مردمی و شیعی بودن دارد؛ به همین دلیل نمیتواند دست به کشتار سنگین بزند.بسیاری از متدینین، بخاطر سرکوبهایی که انجام شد از نظام برائت جستند.
دل چرکین بودن از حکومت، نباید باعث نگاه صفر و یکی نسبت به آن شود.
جریانی که انقلاب کرد و میخواست حقیقت دین را پیاده کند، اساساً اشرافی به روش حکمرانی در عصر مدرن نداشت.در قضیهی اعدامهای اول انقلاب، خلاف سنت پیامبر عمل کردیم.خلخالی، یک لکهی ننگ برای روحانیت شیعه و جمهوری اسلامیست.
اکبرنژاد: اگر عدل علوی این بود، من اولین منکر عدل علوی میشدم.
اکبرنژاد: تا همین الان کاری کردید که مردم دینگریز شدهاند.
اکبرنژاد: ما بعد از انقلاب ۵۷ دچار توهم «خودْ اسلام پنداری» شدیم.
اگر اقبالی از جانب مردم وجود نداشته باشد، حاکم الهی - حتی اگر از جانب خدا منصوب شده باشد - حق ندارد با دیکتاتوری حکمرانی کند.
ولی فقیه، مشروعیت خود را خدا و مقبولیت را از مردم میگیرد.
عدم مشارکت، باید از روی یک تحلیل باشد؛ نه از روی کاهلی و بیمبالاتی نسبت به آیندهی کشور.
کسی که از روی تشخیص رأی ندهد، به وظیفهی شرعی خود عمل کرده است
نظام مردم را به سمتی میبرد که مردم در خیابان حق خودش را بخواهد.
در این وضعیت که مردم بیاید رای بدید که این فرد چند درصد بهتر از آن دیگریست مشکلات مردم را حل نمیکند.