خانه/محمدتقی اکبرنژاد هم اکنون در عبدی مدیا: آینده حکمرانی و فقه قسمت اولخواندن1 دقیقه -سه شنبه 1404/04/17 - 22:46کد خبر21049اشتراکگذاری این فصل از برنامه پیش از حمله اسرائیل به ایران تولید شده است.با حضور: محمد تقی اکبرنژادگفتگو از: مهدی مطهرنیا تهیه کننده: عبداله عبدی - عبدی مدیاتوجه: این فصل از برنامه پیش از حمله اسرائیل به ایران تولید شده است.دیدگاهها Mehrab:برای ارسال دیدگاه، ورود یا ثبت نام کنید.از فقه اخلاقی تا استبداد منور: نقدی بر اندیشه های حجت الاسلام اکبرنژاد، اندیشه های مطرح شده در این گفت و گودر این گفت و گو حجت الاسلام اکبرنژاد مجموعه ای از دیدگاه های خود را درباره نسبت دین، فقه، اخلاق و جامعه معاصر ایران مطرح میکند. آنچه در ادامه میآید مجموعه ای از تأملات انتقادی بر سخنان ایشان است که در پنج محور دسته بندی شده اند.۱. مدعی فهم دنیای مدرن، با رویکردی کهنه:آقای اکبرنژاد در ابتدای گفتگو از این میگوید که انقلاب اسلامی درک درستی از دنیای مدرن و انسان مدرن نداشت. اما پرسش اینجاست که آیا خود ایشان و همفکرانشان اکنون واقعاً به درک تازه ای از انسان و دنیای مدرن رسیده اند؟ روشنفکران دینی پیش از انقلاب، همچون مهندس بازرگان و دکتر سروش، نیز در تلاش بودند تا فقه را با مقتضیات زمانه تطبیق دهند. تفاوت بنیادین رویکرد کنونی جناب اکبرنژاد با آنان چیست؟۲. فقه اخلاقی؛ سازه ای ناساز؟یکی از اصطلاحات کلیدی که آقای اکبرنژاد مطرح میکند، "فقه اخلاقی" است.البته بنده کتاب ایشان را با همین عنوان، مطالعه نکرده ام. اما این ترکیب از منظر منطقی و مفهومی دارای ابهامات جدی است. اگر فقه نظامی از بایدها و نبایدهاست و اخلاق، قلمرویی فراتر از قواعد خشک است، آیا ترکیب این دو، چیزی جز تلاش برای تلطیف چهره فقه در عصر مدرن است؟ آیا فقه اساساً ظرفیت اخلاق ورزی دارد؟ و یا اینکه اخلاق میتواند مستقل از فقه، نقش ایفا کند؟۳. عرفان زدگی یا کلی گویی معنوی؟در بخشی از گفت وگو، جناب اکبرنژاد می گوید "فقه تربیتی پیامبر اسلام، در قلب شماست"؛ جمله ای که بیشتر به یک شعار عرفانی شبیه است تا یک گزاره تحلیلی. مفاهیمی مانند فقه تربیتی، بدون تعریف روشن، تنها به گل آلود کردن آب معنا می انجامد. اگر قرار است زمین را ببینیم و نه آسمان را، باید با زبان شفاف و دقیق سخن گفت.۴. استبداد منور به جای دعوت دینی:حجت الاسلام اکبرنژاد میگوید که جوانیش را صرف تلاش برای "وارد کردن دین به زندگی مردم" کرده است. اما این تعبیر خود نشانه نوعی استبداد منور است: از پیش فرض گرفتن اینکه دین حقیقت مطلق است و مردم نیاز به هدایت دارند. درحالیکه اگر دین حقیقتی داشته باشد، خود جایگاهش را در زندگی مردم خواهد یافت، بی نیاز از ورود اجباری از بیرون.۵. تنظیم رابطه مردم و خدا؟در پایان گفت وگو، آقای اکبرنژاد میگوید که هدفش "تنظیم رابطه جامعه با خداست تا از معنا تهی نشود". او البته تأکید میکند که قصد ندارد خود را بالاتر از دیگر کارشناسان بداند. اما همین ادعای تنظیم گری، خواه ناخواه، به معنای قائل شدن صلاحیتی ویژه و جایگاهی خاص و فرادست برای خود است؛ جایگاهی که قرار است معنای زندگی را برای مردم تعیین کند. این نوع نگاه، حتی اگر با زبان ملایم بیان شود، در نهایت بازتولید همان منطق اقتدار دینی در قالبی جدید است.در نتیجه:دیدگاه های مطرح شده توسط حجت الاسلام اکبرنژاد، فارغ از نیت، نمونه ای است از تداوم گفتمان استبداد دینی در لباس نواندیشی. آنچه ما نیاز داریم، نه فقه اخلاقی، نه تنظیم گری معنوی، و نه مهندسی ایمان، بلکه بازگشت به نگاه زمینی، انسانی، و آزادانه به معنای زندگیست.ی, 04/22/1404 - 02:42 کمتر از یک دقیقه زمان بگذارید، ثبتنام کنید و نظرتان را زیر همین پست به اشتراک بگذارید.پیامهای توهینآمیز و یا حاوی دعوت به خشونت حذف خواهند شد.ثبت نامدر ادامه بخوانید روایت محمدتقی اکبرنژاد از روند اتهام تا محکومیت در دادگاه ویژهی روحانیتخواندن 1 دقیقه محمدتقی اکبرنژاد: در دادگاهم عین متن سخنان آقایان خمینی و خامنهای را خواندم!خواندن 1 دقیقه محمدتقی اکبرنژاد: دادیار پروندهام به من گفت که میدانم به آقای خامنهای توهین نکردهایدخواندن 1 دقیقه نخستین گفتگو با محمدتقی اکبرنژاد پس از برداشتن عمامه / از جزییات حکم تا سخن بیپرده با نظامخواندن 0 محمدتقی اکبرنژاد: فقه حکومتی ما مرده متولد شد!خواندن 1 دقیقهباید خواندخاطرات اکبر هاشمی - ۱ اسفند ۱۳۷۸ - ملاقات عبدالله جاسبی و نگرانی از نتایج انتخاباتفیلم/ سردار مرتضی طلایی کجاست؟خاطرات اکبر هاشمی - ۱۹ شهريور ۱۳۷۸ - مذاکرات دو نفره سیاسی با واعظ طبسی تا هنگام بدرقه به سوی تهران هم ادامه داشته که در نهایت هاشمی ظاهرا از اینجا تصمیم به شرکت جدی در انتخابات مجلس ششم گرفتسوابق ادوار اخیر مجلس شورای اسلامی نشان داد که مجلس در راس امور نیست و در اختیارات فرمانده کل قوا و نیروهای مسلح در هیچ سطحی نمیتواند دخالت و یا مصوبه طی کند، چه برسد که نظارت کندآینده ایران با نامزدهای اعلام شده انتخابات ریاست جمهوری چه میشود؟ / گفتگو با دکتر تقی آزاد ارمکیمیشه با شما احساس خستگی کرد؟یک دامپزشک بسیجی بجای جراح گوش و حلق و بینی سرپرست شبکه بهداشت ایذه شد!خاطرات اکبر هاشمی - ۱۴ شهريور ۱۳۷۸ - دیدار مدیران ارشد دستگاه قضایی با هاشمی رفسنجانی و گله آنان از بی توجهی هاشمی شاهرودی رییس جدید قوه قضاییه ادامه داردخاطرات اکبر هاشمی - ۱۶ شهريور ۱۳۷۸ - در ادامه تلاش های مرحوم واعظ طبسی که در دیدارهای مکرر برای تشویق هاشمی به شرکت در انتخابات اقدام میکرد این بار هم او با هاشمی ملاقات کردخاطرات اکبر هاشمی - ۱۸ شهريور ۱۳۷۸ - ادامه بازدید ها از متعلقات و ابنیه و آثار آستان قدس
Mehrab:برای ارسال دیدگاه، ورود یا ثبت نام کنید.از فقه اخلاقی تا استبداد منور: نقدی بر اندیشه های حجت الاسلام اکبرنژاد، اندیشه های مطرح شده در این گفت و گودر این گفت و گو حجت الاسلام اکبرنژاد مجموعه ای از دیدگاه های خود را درباره نسبت دین، فقه، اخلاق و جامعه معاصر ایران مطرح میکند. آنچه در ادامه میآید مجموعه ای از تأملات انتقادی بر سخنان ایشان است که در پنج محور دسته بندی شده اند.۱. مدعی فهم دنیای مدرن، با رویکردی کهنه:آقای اکبرنژاد در ابتدای گفتگو از این میگوید که انقلاب اسلامی درک درستی از دنیای مدرن و انسان مدرن نداشت. اما پرسش اینجاست که آیا خود ایشان و همفکرانشان اکنون واقعاً به درک تازه ای از انسان و دنیای مدرن رسیده اند؟ روشنفکران دینی پیش از انقلاب، همچون مهندس بازرگان و دکتر سروش، نیز در تلاش بودند تا فقه را با مقتضیات زمانه تطبیق دهند. تفاوت بنیادین رویکرد کنونی جناب اکبرنژاد با آنان چیست؟۲. فقه اخلاقی؛ سازه ای ناساز؟یکی از اصطلاحات کلیدی که آقای اکبرنژاد مطرح میکند، "فقه اخلاقی" است.البته بنده کتاب ایشان را با همین عنوان، مطالعه نکرده ام. اما این ترکیب از منظر منطقی و مفهومی دارای ابهامات جدی است. اگر فقه نظامی از بایدها و نبایدهاست و اخلاق، قلمرویی فراتر از قواعد خشک است، آیا ترکیب این دو، چیزی جز تلاش برای تلطیف چهره فقه در عصر مدرن است؟ آیا فقه اساساً ظرفیت اخلاق ورزی دارد؟ و یا اینکه اخلاق میتواند مستقل از فقه، نقش ایفا کند؟۳. عرفان زدگی یا کلی گویی معنوی؟در بخشی از گفت وگو، جناب اکبرنژاد می گوید "فقه تربیتی پیامبر اسلام، در قلب شماست"؛ جمله ای که بیشتر به یک شعار عرفانی شبیه است تا یک گزاره تحلیلی. مفاهیمی مانند فقه تربیتی، بدون تعریف روشن، تنها به گل آلود کردن آب معنا می انجامد. اگر قرار است زمین را ببینیم و نه آسمان را، باید با زبان شفاف و دقیق سخن گفت.۴. استبداد منور به جای دعوت دینی:حجت الاسلام اکبرنژاد میگوید که جوانیش را صرف تلاش برای "وارد کردن دین به زندگی مردم" کرده است. اما این تعبیر خود نشانه نوعی استبداد منور است: از پیش فرض گرفتن اینکه دین حقیقت مطلق است و مردم نیاز به هدایت دارند. درحالیکه اگر دین حقیقتی داشته باشد، خود جایگاهش را در زندگی مردم خواهد یافت، بی نیاز از ورود اجباری از بیرون.۵. تنظیم رابطه مردم و خدا؟در پایان گفت وگو، آقای اکبرنژاد میگوید که هدفش "تنظیم رابطه جامعه با خداست تا از معنا تهی نشود". او البته تأکید میکند که قصد ندارد خود را بالاتر از دیگر کارشناسان بداند. اما همین ادعای تنظیم گری، خواه ناخواه، به معنای قائل شدن صلاحیتی ویژه و جایگاهی خاص و فرادست برای خود است؛ جایگاهی که قرار است معنای زندگی را برای مردم تعیین کند. این نوع نگاه، حتی اگر با زبان ملایم بیان شود، در نهایت بازتولید همان منطق اقتدار دینی در قالبی جدید است.در نتیجه:دیدگاه های مطرح شده توسط حجت الاسلام اکبرنژاد، فارغ از نیت، نمونه ای است از تداوم گفتمان استبداد دینی در لباس نواندیشی. آنچه ما نیاز داریم، نه فقه اخلاقی، نه تنظیم گری معنوی، و نه مهندسی ایمان، بلکه بازگشت به نگاه زمینی، انسانی، و آزادانه به معنای زندگیست.ی, 04/22/1404 - 02:42