تاریخ بخوانیم تا در جغرافیا سرگردان نباشیم

خواندن
3 دقیقه
-چهارشنبه 1403/07/18 - 11:12
کد خبر6668
تاریخ بخوانیم تا در جغرافیا سرگردان نباشیم

 عبداله عبدی - عبدی مدیا

امروز وقتم بیشتر به مرور حوادث عظیم و عبرت آموز داخلی در سال ۱۳۸۱ گذشت و در تامل وقایع آن سال  نسبتاً عجیب بودم البته مواردی هست که فعلا نمیخواهم راساً و مستقلاً بی مقدمه به آنها بپردازم بخصوص:

تهدیدهای سید محمد خاتمی به استعفا از ریاست جمهوری و هشدارهای خصوصی و علنی آیت‌الله خامنه‌ای به او به ویژه پس از تقدیم لوایح افزایش اختیارات ریاست جمهوری به مجلس و واکنش سایر قوا وارکان حاکمیت به این ادعای وی

حواشی رفتارها و رفتارهای اولیای مطبوعات و بازداشت‌های اشخاص خاص در این ارتباط

دادگاه سید هاشم آغاجری و حواشی عظیم آن در درون و برون قوه قضاییه ونگاه های متفاوت به صدور حکم اولیه اعدام برای او

دادگاه عباس عبدی، بهروز گرانپایه و قاضیان و روایت‌های پنهان آن بویژه عواملی که منجر به دستگیری عبدالله رمضان زاده، محسن میردامادی و تعدادی دیگر از افراد مشهور سیاسی در این ارتباط نشد.

انتخاب سعید مرتضوی قاضی معروف پس از احیای دادسراها به عنوان دادستان عمومی و انقلاب تهران با وجود محکومیت شش ماه انفصالش از شغل قضایی، در حدی که سید محمود هاشمی شاهرودی هم توان کمک به رفع این محکومیت را نداشت وچرایی انتخاب او به این سمت

اتمام حصر آیت‌الله منتظری و حواشی آن بخصوص اقدامات آیت الله بعد از رفع حصر

فوت ۲ تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و زخمی شدن یک نفر دیگر در سانحه رانندگی در جاده شمال بویژه حواشی دفن دکتر علیرضا نوری در امامزاده علی اکبر چیذر و تلاش‌های عده‌ای برای خارج کردن جسد او پس از تدفین بخاطر دشمنی با شیخ عبدالله نوری

ابهاماتی که برای رهبر جمهوری اسلامی و دستگاه‌های اطلاعاتی و مسئولان ارشد برای ارتباط احتمالی اصلاح طلبان با خارجی ها ایجاد شده بود.

واکنش رهبر جمهوری اسلامی به نامه‌های سربسته‌ای که برای او؛  بعضی از فعالان سیاسی نوشتند و او را مسبب وضع موجود دانستند و....

دادگاه شهرام جزایری عرب و نتیجه آن و همچنین دادگاه ناصر واعظ طبسی و اسدالله امیر اصلانی مدیرعامل وقت بانک ملی ایران و انتخاب و چرایی تعیین حَکَم در آن ودادگاه پتروپارس و نظرات حَکَم ها در این ارتباط که پدیده جدیدی بود.

واقعیت چگونگی وعلت عفو شیخ عبدالله نوری توسط آیت‌الله خامنه‌ای

چگونگی وواقعیت تشکیل پرونده قضایی برای عطاءالله مهاجرانی و علت آن؛ بخصوص بازداشت واحضار دو خانمی که در مرکز گفتگوی تمدن ها مشغول به کار بودند آن هم توسط حفاظت اطلاعات قوه قضاییه

و موارد عجیب و قابل دیگری که مایل نیستم فعلا با ملاحظاتی به آنها مستقیماً اشاره کنم.

فکر میکردم کاش این آقایان و دیگر افراد دخیل در وقایع، پیش از اینکه اسناد تاریخی روایت شود و انتشار یابد، روایتهای تاریخی خود را برای ثبت در تاریخ معاصر در فضای مجازی و حقیقی میگفتند.

ظاهرا خود آیت‌الله خامنه‌ای که فعلا  اراده‌ای برای انتشار خاطرات خود در این ارتباط ها ندارد.

سید محمد خاتمی هم همچنین

سید محمد علی ابطحی هم که روایت های خود را از آن سالها با دلایل کاملا مشخص متوقف کرد هرچند خوشبختانه نوشته است.

سید محمود هاشمی شاهرودی هم که فوت کرده.

شیخ مهدی کروبی هم که معلوم نیست روایت های خود را کی بیان خواهد کرد؟ مگر به مصلحت و اقتضاء زمانی

می ماند روزنوشت های اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۸۱ که امیدوارم حداقل بخش‌هایی از روایت‌هایی که عرض کردم در روزنوشت‌های او باشد یقینا از منظر روایت تاریخ از دریچه نزدیکترین و آشناترین فرد به قدرت و هسته سخت آن در جمهوری اسلامی و یقینا خواندنی خواهد بود

مشروط به:
اینکه طبق یادداشت سرگشاده‌ای که پیش از این خطاب به محسن هاشمی نوشتم، حتی اگر تکذیب شود:

او در ابتدا عین دست نوشته های پدر را اصلاح و تعدیل نکند
و دبیر خانه شورای عالی امنیت ملی هم سانسور بعدی را اعمال نکند
و دفتر آیت‌الله خامنه‌ای هم ملاحظاتی را اعمال نکند
و با وجود سید عباس صالحی در وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، این وزارت خانه هم تلاشی برای اعمال ممیزی نکند.

 باید منتظر بود ولی بسیار ناامیدم که تعدیل و سانسور نشود.

کمتر از یک دقیقه زمان بگذارید، ثبت‌نام کنید و نظرتان را زیر همین پست به اشتراک بگذارید.
پیام‌های توهین‌آمیز و یا حاوی دعوت به خشونت حذف خواهند شد.
ثبت نام
باید خواند