از دین اختیاری تا دین اجباری

خواندن
3 دقیقه
-پنجشنبه 1403/06/29 - 13:12
کد خبر2686
 از دین اختیاری تا دین اجباری

تصویری که می بینید  مربوط به اقامۀ نماز جماعت به امامت آقای حمزه یوسف مسلمان پاکستانی تبار است که اخیراً به مقام وزیر اولی اسکاتلند رسیده است. کشوری که که همانند  بسیاری کشورهای دیگر پیروان  ادیان مختلف و حتی بی دین ها در آن جا  آزاد اَند و هیچ گونه اجباری برای دین و دینداری وجود ندارد.

لذا نتیجه این می شود که یک مسلمانی که از کشوری دیگر آمده است در کشوری غیر مسلمان هم به مقام بالایی دست می یابد و هم دین خود را حفظ می کند و این نیست مگر به دلیل وجود دموکراسی. در واقع سخن بر سر این است که در کشورهای دموکراتیک به دلیل وجود آزادی های مدنی و اجتماعی گسترده و عمیق و واقعی شهروندان  از روی اختیار و اراده هر آن چه را که به مصلحت خویش می دانند بر می گزینند و انتخاب می کنند و هیچ اجباری برای هیچ امری وجود ندارد.  

اما برگردیم به وضعیت ایران خودمان که بیش از چهار دهه است که نه تنها دین را با اجبار نشر و گسترش می دهند  بلکه تمام جامعه را مذهب باران  کرده اند  و نتیجه این شد که اکنون بخش قابل توجهی از ایرانیان به ویژه نسل جدید از دین فراری و گریزان شده اند .

تمامی آمارها و مشاهدات و پژوهش ها  به خوبی هر چه تمام تر بیان می دارند که نتیجۀ اجباری کردن دین و دینداری خروج بسیاری از دینداران از دین بوده است  و هزاران دریغ و درد که دست اندرکاران و مسئولان مربوطه به جای پذیرش واقعیت ها به انکار آن می پردازند و صد البته تقصیر را به گردن آن دیگران نیز می اندازند.

یعنی به جای این که بپذیرند راه و روش شان در امور دینی  اشتباه و نادرست بوده  و به جای تجدید نظر اساسی در بینش و نگرش و روش خود دست به کارها و اقداماتی می زنند که نتایج بسیار بدتری به بار می آورد!!!

بارها گفته  شد که جهان مدرن سازکارها و لوازم خاص خودش را دارد و با روش های سنتی هرگز نمی توان جامعه ای مدرن را مدیریت کرد. در امر دین و  دینداری نیز وضع به همین  گونه  است چرا که در صورت در پیش گرفتن روش های غیر دموکراتیک و مغایر با آزادی های انسانی و مدنی نمی توان شهروندان را دیندار کرد و از آنان خواست که آن نوع دینداری ای را بپذیرند که دستوری و رسمی است!!.  

جامعۀ متکثر به طور قطع و یقین دینداری متکثر  را می خواهد و می پذیرد و تنها با یک قرائت و خوانش رسمی و کلیشه ای از دین و آن هم به قوّۀ قهریه و اجبار  نمی توان  از شهروندان خواست که همچنان دینی باشند و دیندار بمانند. این گونه است که در چنین وضعیتی بسیاری از افراد در دینداری خود تجدید نظر می کنند و یا آن را به کناری می نهند.

تنها راه کار عقلانی، اخلاقی و انسانی در این زمینه این است که دست از اجبار و برخوردهای قهرآمیز  برداشته شود و با ایجاد فضایی مطمئن و دموکراتیک و پذیرش تغییرات اجتماعی و تکثر و تنوع در سبک زندگی و سبک دینداری به رواداری و مدارای  هرچه بیش تر روی آورد تا از این طریق  نوعی دینداری همراه با اختیار، پذیرش قلبی، منطبق با سنخ های روانی انسان ها، اخلاقی، مداراجویانه، عاشقانه و خداخواهانه در جامعه نشر و گسترش یابد. بپذیریم که دین اختیاری دین مورد خواست خداوند باری تعالی است  و  نه دین اجباری!!!

محمدباقر تاج الدین

کمتر از یک دقیقه زمان بگذارید، ثبت‌نام کنید و نظرتان را زیر همین پست به اشتراک بگذارید.
پیام‌های توهین‌آمیز و یا حاوی دعوت به خشونت حذف خواهند شد.
ثبت نام
باید خواند