تقلیل حکم اعدام / روایت قابل تامل آیت الله مرتضی بنی فضل

خواندن
3 دقیقه
-دوشنبه 1403/06/26 - 18:25
کد خبر2172
تقلیل حکم اعدام / روایت قابل تامل آیت الله مرتضی بنی فضل

در یکی از همین روزها بعد از تدریس به منزل بر می گشتم. آمدم سرکوچه، دیدم آقای دکتر بهادری در کوچه ی ما قدم می زند، مثل این که دنبال کسی می گردد.

بهادری ها در تبریز از خانواده ی معروفی هستند و مثل سایر خانواده ها افراد مثبت و منفی و خوب و بد داشتند. یکی همان سناتور بهادری بود که از وابستگان رژیم شاه بود. یکی هم حاج محمد سردار سطوت بود که آدم خوبی به شمار می آمد. این آقای دکتر بهادری هم از همان خوب ها حساب می شد و با مرحوم پدرم ارتباط داشت. من از قبل او را می شناختم ولی او مرا نمی شناخت. آمد و سلام کرد.

گفت: منزل آقای بنی فضل را می شناسید؟

گفتم: شما آقای دکتر بهادری هستید؟

گفت: پس شما هم آقای بنی فضل هستید.

با هم معانقه و احوال پرسی کردیم. تعارف کردم وارد منزل شد.

گفت: حاج آقا دستم به دامنت برادرم سعید بهادری، که در رژیم سابق استاندار مازندران بود، هم اکنون محکوم به اعدام شده است. او در طول مسؤولیت استانداری خود هیچ جرمی که مستوجب اعدام باشد نشده است. حتی هنگام محاکمه با این که علنی بود، یک شاکی هم نداشته است.

گفتم: حکم را چه کسی صادر کرده است؟

گفت: قاضی دادگاه آقای محامی خراسانی بوده است.

با آقای محامی تماس گرفتم و به حکم ایشان ایجاد شبهه کردم از باب «الحدود تدرء بالشبهات»  گفتم: آقای محامی این آقا که محکوم به اعدام شده جرمش چه بود؟

گفت: دستور داده بر ضد تظاهر کنندگان تیراندازی کردند و چند نفر از آنها کشته و شهید شدند.

گفتم: حتما می دانید این به دستور شخصی او بوده؟ یا این دستور از طریق شورای تأمین امنیت استان صادر شده که او هم به عنوان استاندار یکی از اعضای این شورا به شمار می آید. به علاوه، امضای استاندار و فرماندار در این شورا حالت تشریفاتی دارد و وجود و عدم آن مساوی است. حتی امضای رئیس شهربانی هم همین طور است. عمده امضای مؤثر در این شورا، امضای رئیس ساواک و فرماندار نظامی حکومت نظامی می باشد.

این شبهه را کردم، ولی مرحوم آقای محامی مقاومت کرد و گفت: از نظر من حكـم قطعی است و او محکوم به اعدام است.

من دیگر چیزی نگفتم. چون به هر حال قاضی پرونده ایشان بود و نظر و حکمش هم محترم بود. این موضوع را با دادستان انقلاب مازندران مطرح ساختم و او این شبهه را پسندید. شبهه ی مرا ضمیمه ی پرونده کرد و به تهران فرستاد.

در تهران در دادگاه تجدید نظر شبهه ی من کارساز گردید و حکم اعـدام ایشان به سه سال زندان تبدیل شد. آن هم به خاطر این بود که گفته بودند تو بایستی از سمت استانداری استعفا می دادی و به صفوف مردم می پیوستی، چرا این کار را نکردی که البته درست هم بود.


خاطرات آیت الله مرتضی بنی فضل، تدوین: عبدالرحیم اباذری، ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۲۶۰ - ۲۶۱

کمتر از یک دقیقه زمان بگذارید، ثبت‌نام کنید و نظرتان را زیر همین پست به اشتراک بگذارید.
پیام‌های توهین‌آمیز و یا حاوی دعوت به خشونت حذف خواهند شد.
ثبت نام
باید خواند