نتیجه یک سیاست نادرست

خواندن
4 دقیقه
-چهارشنبه 1403/07/04 - 09:58
کد خبر4002
نتیجه یک سیاست نادرست

درباره پرونده الهه محمدی و نیلوفر حامدی

چهارم مرداد ۱۴۰۲

عباس عبدی

در روزهای گذشته و پیش از آغاز دومین و آخرین جلسه دادگاه خانم‌ها الهه محمدی و نیلوفر حامدی از همکاران روزنامه‌نگار، هشتگ نام‌های آنان در فضای مجازی و توییتر خیلی فراگیر(ترند) شد و اتفاقاً برخلاف برخی از نمونه‌های مشابه، این هشتگ ریشه داخلی داشت و نیروهای رسمی برانداز حکومت مشارکت موثری در آن نداشتند.

پیرو این حساسیت و فراگیری رسانه‌ای، برخی از طرفداران وضع موجود آن را نشانه‌ای از وجود دست‌های پنهان برای فراگیری موضوع این دو نفر معرفی کردند، و بی هیچ‌ منطقی پای بیگانگان را به میان کشیدند.

در این یادداشت می‌کوشم توضیح دهم که این فراگیری و تبدیل به جریان رسانه‌ای شدن ناشی از دست‌های پشت پرده نیست، بلکه برعکس محصول نحوه برخورد رسمی با پرونده این دو روزنامه‌نگار است، دو روزنامه‌نگاری که برحسب اتفاق هر دو نیز زن هستند و این بیش از هر چیز دیگری موجب فراگیری این موضوع در فضای رسانه‌ای شد. در حالی که می‌دانیم، در جریان اطلاع‌رسانی از ماجرای مهسا همکاران دیگری از مردان نیز مشارکت و حضور داشته‌اند.

برای اثبات این ادعا، بیایید فرض کنیم که پرونده این دو همکار در یک فرآیند طبیعی و قانونی شکل می‌گرفت. همان طور که در ابتدا احضار شدند و به دادسرا رفتند و برگشتند و منتظر احضار دوباره، به دادسرا بودند که بروند. ولی در ادامه هنگام در میانه رفتن به دادسرا بودند که بازداشت شدند، در حالی که نیازی به این کار نبود.

فرض کنیم بازداشت هم قانونی بود، خوب چرا مثل بقیه طی دو سه هفته یا حداکثر یک ماه پرونده را تکمیل و در اختیار قاضی دادگاه قرار ندادند؟ همه می‌دانند که بازجویی از این دو نفر در همان اوائل تمام شده بود و باید با قید وثیقه آزاد می‌شدند.

دادگاه آنان هم طبعاً به سرعت تشکیل و هر حکمی حتی اگر محکومیت بود صادر می‌شد. احتمالاً در ادامه و در جریان عفو؛ یا مشمول آن می‌شدند یا در بدترین حالت حکم محکومیت صادر و حتی در تجدید نظر هم تأیید و اجرایی می‌شد.

اگر این فرآیند رخ داده بود، حساسیت این‌چنینی افکار عمومی داخلی و جهانی و روزنامه‌نگاران محدود به همان چند هفته اول می‌شد و ماجرا مسیر دیگری را پیدا می‌کرد. همچنان که روزنامه‌نگاران دیگری هم دچار وضعیت مشابه شده بودند و امروز در درباره آنان بحث یا خبری منتشر نمی‌شود.

هنگامی که اطلاعیه دو نهاد اطلاعاتی بیرون آمد، فرآیند رسیدگی قضایی این دو روزنامه‌نگار تحت تأثیر اثبات ادعاهای آن اطلاعیه قرار گرفت. زیرا بی‌معنا بود که پس از آن اطلاعیه با این دو نفر به شکل متعارف چون دیگران برخورد شود. لذا بیش از ۷ یا ۸ ماه طول کشید تا دادگاه را تشکیل دهند.

وضعیت پرونده‌خوانی وکلا نیز مورد اعتراض بود. بعد هم در جلسه اول امکان صحبت برای وکلا فراهم نشد و فاصله دادگاه اول و دوم نیز خیلی طولانی شد. همه اینها نشان‌دهنده آن است که رویدادها فراتر از مسیر عادی و حقوقی وجود دارد. حالا هم هر حکمی دهند، در ذیل این فرآیند تعبیر و تفسیر می‌شود.

پس چرا موضوعی را که خودتان تبدیل به یک جریان بزرگ رسانه‌ای کرده‌اید می‌خواهید مسئولیت آن را برعهده دیگران بیندازید؟ اگر علاقه‌ای به فراگیر شدن این گونه امور ندارید، پس چرا با اقدامات خود آن را به این شیوه برجسته و فراگیر کردید؟ لطفاً اطلاعیه دو نهاد را دو باره مرور کنید. چرا باید شعری گفت که در قافیه آن گیر کرد؟ این چه تصوری است که عده‌ای دارند و می‌خواهند هر رفتاری کنند، دیگران هیچ واکنشی نشان ندهند؟

این وضعیت محصول سیاستی است که در جریان این پرونده به اجرا گذاشته شد. اکنون هم هر حکمی داده شود هیچ تاثیری در برداشت مردم از آنچه که در اعتراضات سال ۱۴۰۱ رخ داد، نخواهد داشت و موجب باور کسی به وجود توطئه‌ای نمی‌شود. همین که دو فردی با فعالیت علنی و شفاف مورد اتهام واقع شوند نشان می‌دهد که ماجرا متفاوت از روایت‌های رسمی است.

ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است. اکنون و با پایان یافت دادگاه آنان باید مطابق قانون عمل کرد و به سرعت آزاد شوند، هر حکمی هم داده شود، اگر در فرایند طبیعی دادرسی و تجدید نظر قرار گیرد، ماجرا ختم به خیر خواهد شد فقط این دو نفر، حدود یک سال را در جوانی در شرایطی گذرانده‌اند که نباید انجا می‌بودند.
 

کمتر از یک دقیقه زمان بگذارید، ثبت‌نام کنید و نظرتان را زیر همین پست به اشتراک بگذارید.
پیام‌های توهین‌آمیز و یا حاوی دعوت به خشونت حذف خواهند شد.
ثبت نام
باید خواند