خاطرات اکبر هاشمی - ۸ دی ١٣٨١

خواندن
4 دقیقه
-دوشنبه 1404/10/08 - 15:14
کد خبر24095
 خاطرات اکبر هاشمی - ۲۸ شهريور ۱۳۸۱

 گزارش یک روز سفر پر کار به تبریز: افتتاح کنگره صدمین سال تولد علامه طباطبایی، بازدید از ساخت مترو تبریز و ...

 گزارش یک روز سفر پر کار به تبریز: افتتاح کنگره صدمین سال تولد علامه طباطبایی، بازدید از ساخت مترو تبریز و ...

آشيخ‌ حسين ابراهيمى ‌دينانى ‌كه از هم دوره‌‌اي‌هاى زمان تحصيل در قم ،يادم آورد كه در مشهد، در جوانى با آقاى علوى‌ يزدى، قهرمان كشتى، كشتى ‌گرفتم و يك بار او را به زمين زدم

استاندار، از دستگاه رهبرى گله‌كرد كه به حل مشكل شهر كمك نمى‌كنند، گفتم، اين وضع در بسيارى از شهرها و تهران هم هست. هر جا طرح‌هاي مهم به املاك و اختيار نهادهاى زير نظر رهبرى مى‌رسد،كار به بن‌بست مى‌خورد و نمى‌توانند حل‌ كنند.

متن کامل روزنوشت:   

ساعت هفت و نیم از فرودگاه مهرآباد به سوى تبريز پروازكرديم. در مسير با دكتر [اسماعیل] جبارزاده، [نماینده تبریز و] رییس مجمع نمايندگان آذربايجان‌شرقى و عضو شوراى مركزى [حزب] كارگزاران [سازندگي]، دربارة مسایل استان و بودجه سال 1382  مذاكره كرديم. از كُندشدن روند سازندگى انتقاد دارد و بودجه سال آينده را هم از بُعد عمراني ضعيف مى‌‌بيند. خواست‌ در مجمع [تشخیص مصلحت نظام] آماده باشيم، براى تأييد منابعى‌كه ممكن است مجلس براى پروژه‌هاي عمراني، از منابع خارجى اضافه كند.  

در فرودگاه تبريز، مسئولان و علما استقبال‌كردند. هوا خيلى سرد بود: 14 درجه زير صفر مصاحبه كوتاهى انجام شد.  براى كنگره صدمين سال تولد علامه طباطبايى يكسره به دانشگاه تبريز رفتيم. در آمفى‌تئاتر دانشگاه برگزار شده بود. ساعت نُه و نیم با نيم ساعت تأخير شروع شد. تشريفات و خيرمقدم‌هاى آقاى [محمدرضا میر] تاج‌الدينى، دبير ستاد و دكتر [سیدمهدی] خاموشى، رییس سازمان تبليغات [اسلامی] و [آقای محسن مجتهد شبستری]، امام‌جمعه تبريز و [آقای محمدعلی سبحان‌اللهی]، استاندار [آذربایجان‌شرقی] كه معمولاً تبديل به سخنرانى مى‌شد، سپس سخنرانى مفصلى دربارة موقعيت آذربايجان و تبريز و علماى آذربايجان و حوزه‌هاى علميه و سپس شخص آقاى [سیدمحمدحسین] طباطبایی، از بعد فلسفه، تفسير و علوم اجتماعى نمودم.  نزديك ظهر تمام شد. آقاسيدعبدالباقى، فرزند ايشان و بعضى از خانم‌هاى فاميل‌آمدند و احوالپرسى‌ كردم.  

براى بازديد ساخت متروي تبريز رفتيم. اخيراً آغاز شده است. [آقای عبادالله فتح‌اللهی]، شهردار و [آقای علی خوشروان]، مدير مترو گزارش‌كار دادند. طرح جمعاً حدود 40 كيلومتر است كه خط اول با 18 كيلومتر در دست ساختمان است. نيمى از بودجه را دولت مى‌دهد و نيم ديگر را شهردارى تبريز. به‌خاطر حمايت از صنعت مترو در ايران و توجه به آن در خطبه‌ نمازجمعه براى تهران و پنج كلان‌شهر ايران از جمله مشهد، اصفهان، شيراز، کرج و تبريز، تشكر كردند.براى ناهار و ديد و بازديد به منزل آقاى [محسن مجتهد] شبسترى، امام‌جمعه [تبریز] رفتيم. سر سفره، آشيخ‌حسين ابراهيمى ‌دينانى ‌كه از هم دوره‌‌اي‌هاى زمان تحصيلم در قم بود و اكنون استاد فلسفه در دانشگاه [تهران] است،كنار من بود. يادم آوردكه در مشهد، در جوانى با آقاى علوى‌يزدى، قهرمان كشتى، كشتى ‌گرفتم و يك بار او را به زمين زدم و يك بار هم او مرا به زمين زد.  

از آقاى [سیدمصطفی] محقق‌داماد كه آنجا بود، در مورد اظهارات اخيرش دربارة احيای دادسراها پرسيدم.گفت، با اصل آن مخالف نيست؛ با شيوه‌اى ‌كه آقاى [سیدمحمود هاشمی] شاهرودى، [رییس قوه قضاییه] عمل مى‌كند، مخالف است. در جمع روحانيون و ائمه ‌جمعه، آقاى شبسترى خيرمقدم گفت و من هم دربارة نقش و وظايف روحانيت و ماجرا جویی‌هاى آمريكا و نقاط ضعف خود آمريكا صحبت ‌كردم.  

به استاندارى رفتيم. در مسير به پادگان [لشکر ۲۱ حمزه] ارتش رفتیم‌كه مانع عبور اتوبان ميانی شهر تبريز شده است.آقاى [محمدعلی] سبحان‌اللهى، استاندار، از دستگاه رهبرى گله‌كردكه به حل مشكل شهر كمك نمى‌كنند؛ با آنكه استان آماده است، در جاى ديگرى براى ارتش پادگان بسازد.گفتم، اين وضع در بسيارى از شهرها و تهران هم هست. هر جا طرح‌هاي مهم به املاك و اختيار نهادهاى زير نظر رهبرى مى‌رسد،كار به بن‌بست مى‌خورد و نمى‌توانند حل‌كنند. در تهران چند اتوبان و حتي مترو به اين وضع مبتلايند.

در استاندارى، در جمع اعضاى شوراى تأمين استان، [جلسه بررسی] مسایل سياسى و امنيتى استان را داشتيم.گفتند، روند مشاركت مردم در انتخابات نزولى است و افرادى هم به پان‌تركيسم دامن مى‌زنند؛ مثل مسایل بابك خرمدين و ... و احساس‌ كم‌توجهى به مسایل استان و آذرى‌ها مى‌كنند. گفتم، اگر سياست سازندگى مورد توجه باشد، براى مردم اين‌گونه مسایل اهميتى ندارد و همان‌گونه ‌كه در اثر سازندگى و نشاط مردم در انتخابات رياست‌ جمهورى بعد از پايان دوره، شاهد اوج حضور مردم [در دوم خرداد 1376] بوديم كه بعد از آن مسير نزولى پيدا كرد.

بعد از نماز مغرب و عشا، در جلسه مديران استان شركت‌كردم. چهار طرح مهم را توضيح دادند و خواستار كمك براى حل مشكلات آنها شدند: 
1- طرح توليد پودر آلومينيوم از معادن نفلین‌سینیت‌كه در دوران سازندگي شروع شده و اكنون راكد است 
2- طرح آى‌تى (IT) كه استان به عنوان پایلوت  شناخته شده است 
3 - طرح احياي رَبع‌ رشيدى‌ كه 700 سال قبل در شمال‌شرقى شهر تبريز، به عنوان يك شهر نمونه علمى تحقيقاتى و درمانى بين‌المللى ساخته‌ شده و كم‌كم منهدم شده است و موقوفات زيادى هم دارد 
4 - تبديل منطقه ويژه جلفا به منطقه آزاد. ازكم‌توجهى به سازندگى دركشور انتقادكردم و طرح‌هاي مهم استان را يادآور شدم؛ منجمله بزرگراه زنجان - تبريز و سپس تبريز - بازرگان و توسعه جنوب رودخانه ارس.  

پس از صرف شام، مصاحبه كوتاهى انجام شد  و به فرودگاه رفتيم. ساعت ده و نیم شب خانه بوديم.  از فرط خستگى، دچار تب و لرز شدم و فوراً خوابيدم.

کمتر از یک دقیقه زمان بگذارید، ثبت‌نام کنید و نظرتان را زیر همین پست به اشتراک بگذارید.
پیام‌های توهین‌آمیز و یا حاوی دعوت به خشونت حذف خواهند شد.
ثبت نام
باید خواند