خاطرات اکبر هاشمی - ۹ شهريور ۱۳۸۰ - ادامه سفر هاشمی به کرمان واستماع گزارشات سید حسین مرعشی و مسعود محمودی و عبدالرضا هاشم زایی

خواندن
3 دقیقه
-دوشنبه 1403/06/26 - 21:11
کد خبر2272
اکبر هاشمی رفسنجانی

ادامه سفر هاشمی به کرمان واستماع گزارشات سید حسین مرعشی و مسعود محمودی و عبدالرضا هاشم زایی

متن کامل روزنوشت:

 بعد از نماز صبح، تا آمدن صبحانه و همراهان، به مطالعه گزارش‌ها وكتاب روابط آمريكا و ايران وگزارش عملكرد مركز اسناد،كتابخانه موزه ریيس‌جمهور در رفسنجان گذشت. مراجعه مردم به موزه زياد است؛ روزانه حدود دو هزار نفر، به علاوه مردمى‌كه براى استفاده از فضاى سبز و رستوران و خدمات مراجعه مى‌كنند.

 به سوى ميمند حركت‌كرديم.از راويز گذشتيم و به دره پاقلعه رسيديم. آقاى حسين مرعشى، استاندار سابق كرمان در ماشين من بود و توضيحات مى‌داد. اطلاعاتش خوب است. پس از گذشت از روستاى زليه،از روستاى سرخون عبوركرديم. جمعى از مردم كنار ماشين آمدند. از خشكسالى خيلي ناراحتند وگفتند، اكثر مردم مهاجرت‌كرده‌اند؛ وضعى‌كه اكثر روستاهاى كوهستانى منطقه دارند. در ادامه مسير، با يكى از دامداران منطقه صحبت كردم.گفت، حتى بخشى از آب شرب دام‌ها را با تانكر مى‌آورند.

 در مسير، امام جمعه و فرماندار و نماينده شهربابك، به ما ملحق شدند و با هم به دهستان ميمند رفتيم. جاى بسيارجالبى است. صدها خانه در كوه‌ها كنده شده؛ با نظم مناسب و صحبت از دو هزار يا ده هزار سال سابقه تاريخى است. در مسجد و حسينيه آن كه مثل خانه‌ها در كوه كنده شده، نشستيم.  

 جمعى از بقاياى مردم و اكثراً پير ميمند، جمع شدند. شخصى معمم به اسم [شيخ محمودمديح] مكتبى- كه هفتاد و پنج‌ساله است- توضيح مى‌داد.صاحب يك خانه است. پدرش هم مكتبدار بوده و آيات سرگذشت [قوم] عاد و ثمود قرآن را با ميمند منطبق مى‌كرد وگفت، اهل ميمند، به‌خاطر فرهنگ بالا، بدون زور و تحميل اسلام را پذيرفته‌اند.گفته شد، به خاطر فشارى كه در دوران مبارزه، در يزد توسط ساواك بر او اعمال شده، به خاطر ناراحتى‌ها و اضطراب‌ها، از ازدواج محروم شده است. دو سه پيرزن هشتاد ساله را در خانه‌شان ديديم؛ فقيرند و تحت سرپرستى‌كميته امداد امام و بچه‌هايشان مهاجرت كرده‌اند.

 حمام قديمى ميمند را هم ديديم كه دركوه‌كنده شده و با گذشت هزاران سال، بناها سالم مانده است. ارزش بسيار بالايى براى صنعت گردشگری دارد و بايد به دنيا معرفى شود. گفتند، اكثر روستاهاى دهستان، از سكنه نيمه خالى شده است. جمعى گردشگر داخلى هم آنجا آمده بودند و تعدادي تقاضاى كمك و شغل داشتند.

 به محل‌كارخانه در دست احداث مس خاتون‌آباد رفتيم. [آقای مسعود محمودی]، استاندار [کرمان] و آقای [عبدالرضا] هاشم‌زایى و مديران هم آمده بودند؛ توضيحات دادند. با كلنگ‌زنى من در سال 1373 آغاز شده است. چينى‌ها، فاينانس‌كرده‌اند. چند سال راكد بوده و اخيراً فعال شده و سال آينده تمام مى‌شود.  

 در فاز اول، 80  هزار تُن مس توليد مى‌كند و در فاز دوم به 240 هزار تُن مى‌رسد؛با استفاده از معدن مس ميدوك كه در نزديكى كارخانه است. استحصال آن هم با حضور من در سال 1372 شروع شده است و سال آينده كُنسانتره آن به دست مى‌آيد. دشت خاتون‌آباد -اشتران سابق- به خاطر داشتن منابع آب، براى اين صنعت انتخاب شده و بخشى از آب مس سرچشمه هم از اينجا - با ارتفاع 900 متر- پمپاژ مى‌شود. در جريان بازديد، به سئوالاتم پاسخ دادند. با تكنولوژى فنلاندى‌ها به‌نام «فلش» ساخته مى‌شود. كوره آن را از داخل ديدم؛ جالب است.  

 پس از نماز و ناهار و استراحت، باكاركنان ديدار سرپايى داشتيم و مصاحبه‌اى انجام دادم.  به ‌سوى فرودگاه يزد- از راه شهربابك، برات، مروست و مهريز- حركت‌ كرديم. به خاطر ديدن منطقه، اين مسير انتخاب شده. نماينده و فرماندار شهربابك، براى توضيح، در ماشين من بودند. دشت مروست و دشت رباط، خيلى وسيع و باير و بى‌آب است. بين شهربابك و بيرون منطقه رباط، چاه‌هاى آرتزين دارد.  

 در هواپيما، آقاى [عبدالرضا] هاشم‌زایى، [مدیرعامل شرکت ملی صنایع مس] و در كرمان، آقاى [مسعود] محمودى، [استاندار]، از فشارى كه از سوى قوه قضایيه بر مديريت اجرايى وارد مى‌شود، شكايت كردند. غروب به تهران رسيديم.

کمتر از یک دقیقه زمان بگذارید، ثبت‌نام کنید و نظرتان را زیر همین پست به اشتراک بگذارید.
پیام‌های توهین‌آمیز و یا حاوی دعوت به خشونت حذف خواهند شد.
ثبت نام
باید خواند