خانه/روزنوشتهای اکبر هاشمی رفسنجانیخاطرات اکبر هاشمی - ۱۱ اسفند ۱۳۷۹ - در ادامه دیدار از استان خوزستان: در ادامه سفر به دزفول و شوشخواندن4 دقیقه -شنبه 1403/06/24 - 14:52کد خبر1777اشتراکگذاری در ادامه دیدار از استان خوزستان: در ادامه سفر به دزفول و شوش، پایگاه وحدتی، استماع گزارش مسئولان محلی و استانی، امیر سرتیپ حبیب بقایی، علیرضا تابش و رسول زرگر پوردر ادامه دیدار از استان خوزستان: در ادامه سفر به دزفول و شوش، پایگاه وحدتی، استماع گزارش مسئولان محلی و استانی، امیر سرتیپ حبیب بقایی، علیرضا تابش و رسول زرگر پورمتن کامل روزنوشت: صبح زود، گزارشها را خواندم. بازداشت جمعي از منافقان [سازمان مجاهدین خلق] درآمريكا، به عنوان تروريست و نيز تروريستشناختهشدن منافقان در انگليس و ايتاليا، مورد توجه است. اغتشاشات اندونزي و خطر تجزيه و فشار روي [عبدالرحمن وحید]، ریيسجمهور اندونزي و تشديد جنگ در افغانستان و دستور طالبان در مورد انهدام تمامي مجسمهها، منجمله مجسمه معروف بودا [در بامیان]، مهم است. به سوي دزفول حركت كرديم.در راه [آقای مقتدایی]، استاندار توضيحات ميداد. در مسير، براي زيارت مرقد حضرت دانيالنبي، به طور سرزده به شهر شوش رفتيم. ریيس اوقاف و خادم حرم، آنجا بودند و در سرداب بر سر قبر حضرت، توضيحات دادند و منجمله اينكه ايشان ٧٠٠ سال قبل از ميلاد، توسط بختالنصر در فلسطين اسير شده و به بابل آورده شده و سپس توسط كورش، با احترام به ايران آورده شده و در شوش، پايتخت ايران، با احترام زندگي ميكرده و همين جا به رحمت خدا رفته و دفن شده است. مطالب قابل توجه ديگري هم داشت. جمع زيادي از مردم، ورودي صحن جمع شده بودند و ابراز احساسات كردند.چند كلمهاي براي آنها صحبتكردم. به دزفول رفتيم.در پايگاه وحدتي، مورد استقبال نظاميان و مسئولان قرارگرفتيم و يكسره به سالن اجتماعات رفتيم. صدها نفر از خانوادههاي چندشهيدداده دزفول و مسئولان و نظاميان جمع بودند. فرماندار خيرمقدم گفت و گزارش داد.تيمسار [حبیب] بقايي، فرمانده نهاجا،[نیروی هوایی ارتش] هم خيرمقدم گفت و دختر شهيدي، نامهاي به پدر خود را پُرجوش و احساسي و عاطفي و انقلابي و با گله از اوضاع نابسامان فرهنگي فعلي خواند و گروه سرود از دانشجويان كرولال، سرود ابتكاري اجرا كردند. با نوار خوانده ميشد و آنها با اشاره سرودست همراهي ميكردند؛ دختر و پسر. دلم برايشان سوخت. يك دوربين فيلمبرداري، براي مدرسهشان خواستند؛ قبول كردم. من هم سخنراني مفصلي كردم، در فضایل مردم دزفول و مقاومت اعجابانگيز آنها در جنگ با توجه به اصابت ١٧٠ موشك و هزاران گلوله توپ و دهها بمباران و دادن دو هزار و ۶٠٠شهيد و گفتم، اين سفر را براي جبران لغو سفر چند هفته پيش انجام دادهام.در جلسه، احساسات بسيار پُرشوري ابراز ميشد و مجري با حرارت و شور و شعرهاي انقلابي، جلسه را اداره كرد. ⭕️ به سوي سد كرخه حركتكرديم. آقايان [غلامرضا] فروزش، [عبدالحسن مقتدایی]، استاندار و تيمسار [حبیب] بقایي، [فرمانده نیروی هوایی ارتش] همراه بودند. ظهر به محل سد رسيديم. پس از نماز، بازديد شروع و سه ساعت طول كشيد. از بخشهاي مختلف سد بازديدكرديم؛ بدنه، سرريز سد و نيروگاه و ... و در درياچه سد قايقسواريكرديم.گفتند، ٣٢ ميليون مترمکعب خاكريزي و ١٧ ميليون مترمکعب خاكبرداري و ٢٢۶ ميليارد تومان، هزينه ريالي و ۶٠ ميلیون دلار، هزينه ارزي داشته و هشت سال طول كشيده و نزديك به اتمام است. پيمانكار [قرارگاه مهندسی خاتمالانبیاء]سپاه و مجري و كارفرما وزارت نيرو و همة كار به دست نيروهاي ايراني و مشاوره در [شرکت] مهاب قدس انجام شده؛ ارتفاع بدنه ١٣١متر و طول تاج سد هزار و ١٠٠متر و ظرفيت درياچه در عاليترين سطح، بيش از هفت ميليارد مترمكعب آب است. مهندس [علیرضا] تابش، [رییس بنیاد مسکن]، مهندس [رسول] زرگر، [معاون وزیر نیرو] و مهندس [علی] خلجي، توضيح ميدادند. ساعت سه و نیم بعد از ظهر، ناهار خورديم و با امامجمعه انديمشك، ملاقات و مصاحبه كوتاهي با مجله وزارت نيرو و سخنرانيكوتاهي در جمع مديران ،ساعت پنج به پايگاه وحدتي برگشتيم و با بدرقه نظاميان به سوي تهران پرواز كرديم. در مسير، مذاكرات مفيدي با تيمسار بقايي، در مورد امكانات و نيازها و ابتكارات نهاجا و با مهندس زرگر، دربارة سدهاي در دست احداث داشتيم.گفتم كه مشكل آب طرح ستاد معين [خرمشهر] را حل كنند. مهندس زرگر، معاون آب وزارت نيرو است وگفت، آقاي خاتمي، [رییسجمهور] ميخواهند، در آخر فروردين، دو سد كرخه و مسجدسليمان را افتتاح كنند، ولي با افتتاح چيزي عوض نميشود، چون سد كرخه، هم اكنون آب مورد نياز اراضي زیر سد را تأمين ميكند و نيروگاه هم به اين زودي تكميل نميشود و ممكن است، اين سئوال پيش آيد كه چه اتفاقي بعد از افتتاح خواهد افتاد؟ در سد مسجد سليمان –گدارلندر- وضع بدتر است؛ چون آنجا اصلاَ مسأله كشاورزي و آب مطرح نيست و فقط براي توليد برق است و نيروگاه آن سد، آماده نيست و بعد از افتتاح و قبل از افتتاح، فرقي نميكند و ميتواند افتتاحها، قبل از انتخابات رياستجمهوري، هدف سياسي داشته باشد و ممكن است، رقبا مسأله را مطرح كنند. تيمسار بقایي، از كمبود اعتبارات ارزي شكايت داشت و گفت، اگر ارز داشتيم، ميتوانستيم هواپيماهاي اف ۵ ساخت ايران را آماده پرواز كنيم؛ چون بدنه ساخت ايران، آماده است؛ منتظر خريد آن بخش است كه بايد از خارج وارد شود. گفت، لامپ رادارهاي هاگ ساخت شده است. شب، در خانه به خواندن گزارشها و نوشتن خاطرات سفر گذشت. کمتر از یک دقیقه زمان بگذارید، ثبتنام کنید و نظرتان را زیر همین پست به اشتراک بگذارید.پیامهای توهینآمیز و یا حاوی دعوت به خشونت حذف خواهند شد.ثبت نامدر ادامه بخوانید خاطرات اکبر هاشمی - ۴ مرداد ۱۳۸۱خواندن 2 دقیقه خاطرات اکبر هاشمی - ۳ مرداد ۱۳۸۱خواندن 2 دقیقه خاطرات اکبر هاشمی - ۲ مرداد ۱۳۸۱خواندن 3 دقیقه خاطرات اکبر هاشمی - ۱ مرداد ۱۳۸۱خواندن 2 دقیقه خاطرات اکبر هاشمی - ۳۱ تير ۱۳۸۱خواندن 2 دقیقهباید خواندخاطرات اکبر هاشمی - ۱ اسفند ۱۳۷۸ - ملاقات عبدالله جاسبی و نگرانی از نتایج انتخاباتفیلم/ سردار مرتضی طلایی کجاست؟خاطرات اکبر هاشمی - ۱۹ شهريور ۱۳۷۸ - مذاکرات دو نفره سیاسی با واعظ طبسی تا هنگام بدرقه به سوی تهران هم ادامه داشته که در نهایت هاشمی ظاهرا از اینجا تصمیم به شرکت جدی در انتخابات مجلس ششم گرفتسوابق ادوار اخیر مجلس شورای اسلامی نشان داد که مجلس در راس امور نیست و در اختیارات فرمانده کل قوا و نیروهای مسلح در هیچ سطحی نمیتواند دخالت و یا مصوبه طی کند، چه برسد که نظارت کندآینده ایران با نامزدهای اعلام شده انتخابات ریاست جمهوری چه میشود؟ / گفتگو با دکتر تقی آزاد ارمکیمیشه با شما احساس خستگی کرد؟یک دامپزشک بسیجی بجای جراح گوش و حلق و بینی سرپرست شبکه بهداشت ایذه شد!خاطرات اکبر هاشمی - ۱۴ شهريور ۱۳۷۸ - دیدار مدیران ارشد دستگاه قضایی با هاشمی رفسنجانی و گله آنان از بی توجهی هاشمی شاهرودی رییس جدید قوه قضاییه ادامه داردخاطرات اکبر هاشمی - ۱۶ شهريور ۱۳۷۸ - در ادامه تلاش های مرحوم واعظ طبسی که در دیدارهای مکرر برای تشویق هاشمی به شرکت در انتخابات اقدام میکرد این بار هم او با هاشمی ملاقات کردخاطرات اکبر هاشمی - ۱۸ شهريور ۱۳۷۸ - ادامه بازدید ها از متعلقات و ابنیه و آثار آستان قدس