خانه/روزنوشتهای اکبر هاشمی رفسنجانی خاطرات اکبر هاشمی - ۱۸ مرداد ۱۳۸۱ خواندن2 دقیقه -شنبه 1404/05/18 - 22:47کد خبر21943اشتراکگذاری صبح با همراهي عفت، سعيد، فاطى، فائزه، على، محمد، سارا، مهدى و محافظان، براى ديدن روستاها و خانههاى براى ديدن روستاها و خانههاى قديمى پدر و مادر مرحوم [حسن] لاهوتى، به اشكور رفتيم.متن کامل روزنوشت:صبح با همراهي عفت، سعيد، فاطى، فائزه، على، محمد، سارا، مهدى و محافظان، براى ديدن روستاها و خانههاى قديمى پدر و مادر مرحوم [حسن] لاهوتى، به اشكور رفتيم. در حدود 30 كيلومترى [بخش] رحيمآباد، روستاىكيارمش قرار داردكه منزل مرحوم [سيد محمدتقى] معصومى، جد مادرىشان آنجاست. خالى است و انبار علوفه شده است. در ساحل رودخانه و در روستاى آبدوچال كه دو كيلومتر بالاتر در جهت شمال شرقى است، خانه پدري مرحوم لاهوتى آنجاست كه چيزى از آن نمانده و در زمين آن، ساختمان ديگرى ساخته شده است. كارگرشان، مشهدى روحالله [ابراهیمی] آنجا زندگى مىكند. در خانه اوكمى نشستيم. پيرمردى است و همسرشگلىخانم هم پيرزنىكوچك اندام و هر دو ناراحتى پا دارند. در هر دو روستا، حدود 20 خانوار زندگى مىكنندكه معمولاً جوانان خانواده به شهر رفتهاند و قديمىها ماندهاند. ممر معاششان از مزارع فندق وگردو و دامدارى است و دچار كمآبى هستند. اهالى روستا هم جمع شدند و عكس و فيلمگرفتيم. خواستار اجراى طرحى براى تشويق به ماندن افراد فعالتر بودند. دركيارمش، طلبهاى به نام حسينىپوركه در قم درس خارج مىخواند و معاون پرورشى دبيرستانى هم هست، براىگذراندن تابستان آمده بود.گفتم، طرحى براى روستا تهيه و ارسال كند.كشاورزان گفتند، در جريان تقسيم اراضى در رژيم سابق، زمينها را به آنها دادهاند. درآن زمان، سهمى از فندق مىدادهاند، ولى بعد از انقلاب نمىدهند. اراضى از خانواده پدرى و مادرى مرحوم لاهوتى و معصومى بوده و مقدارى هم براى خودشان مانده است.به رامسر برگشتيم. بعد از ناهار و نماز و استراحت، ساعت چهارو نیم از راه رشت به سوى تهران حركتكرديم. بچهها ديرتر از من حركتكردهاند؛ هنوز - ساعت یازدهونیم - نرسيدهاند؛ از كرج به اين طرف، ترافيك سنگينى بود.در جلالآباد افغانستان، انفجار عظيمى در مركز ستاد بازسازى و مينروبى، باعث مرگ حدود 50 نفر و مجروح شدن دهها نفر شده؛ هنوز عامل انفجار شناخته نشده است. در پاكستان هم به بيمارستان مسيحىها حمله شده و تعدادىكشته و مجروح داشته است. چند روز پيش هم بهكليسایى حمله شد و جمعىكشته شدند. در اروپا و خاور دور، سيلها و طوفانهاى سنگينى با تلفات زياد آمده استاخبار مرتبط خاطرات اکبر هاشمی - ۱۷ مرداد ۱۳۸۱ کمتر از یک دقیقه زمان بگذارید، ثبتنام کنید و نظرتان را زیر همین پست به اشتراک بگذارید.پیامهای توهینآمیز و یا حاوی دعوت به خشونت حذف خواهند شد.ثبت نامدر ادامه بخوانید خاطرات اکبر هاشمی - ۱۷ مرداد ۱۳۸۱خواندن 2 دقیقه خاطرات اکبر هاشمی - ۱۶ مرداد ۱۳۸۱خواندن 2 دقیقه خاطرات اکبر هاشمی - ۱۵ مرداد ۱۳۸۱خواندن 3 دقیقه خاطرات اکبر هاشمی - ۱۴ مرداد ۱۳۸۱خواندن 2 دقیقه خاطرات اکبر هاشمی - ۱۳ مرداد ۱۳۸۱خواندن 2 دقیقهباید خواندخاطرات اکبر هاشمی - ۱ اسفند ۱۳۷۸ - ملاقات عبدالله جاسبی و نگرانی از نتایج انتخاباتفیلم/ سردار مرتضی طلایی کجاست؟خاطرات اکبر هاشمی - ۱۹ شهريور ۱۳۷۸ - مذاکرات دو نفره سیاسی با واعظ طبسی تا هنگام بدرقه به سوی تهران هم ادامه داشته که در نهایت هاشمی ظاهرا از اینجا تصمیم به شرکت جدی در انتخابات مجلس ششم گرفتسوابق ادوار اخیر مجلس شورای اسلامی نشان داد که مجلس در راس امور نیست و در اختیارات فرمانده کل قوا و نیروهای مسلح در هیچ سطحی نمیتواند دخالت و یا مصوبه طی کند، چه برسد که نظارت کندآینده ایران با نامزدهای اعلام شده انتخابات ریاست جمهوری چه میشود؟ / گفتگو با دکتر تقی آزاد ارمکیمیشه با شما احساس خستگی کرد؟یک دامپزشک بسیجی بجای جراح گوش و حلق و بینی سرپرست شبکه بهداشت ایذه شد!خاطرات اکبر هاشمی - ۱۴ شهريور ۱۳۷۸ - دیدار مدیران ارشد دستگاه قضایی با هاشمی رفسنجانی و گله آنان از بی توجهی هاشمی شاهرودی رییس جدید قوه قضاییه ادامه داردخاطرات اکبر هاشمی - ۱۶ شهريور ۱۳۷۸ - در ادامه تلاش های مرحوم واعظ طبسی که در دیدارهای مکرر برای تشویق هاشمی به شرکت در انتخابات اقدام میکرد این بار هم او با هاشمی ملاقات کردخاطرات اکبر هاشمی - ۱۸ شهريور ۱۳۷۸ - ادامه بازدید ها از متعلقات و ابنیه و آثار آستان قدس